به گزارش سایت «میدان زنان»، يكي ازهمراهان شادي صدر درباره جريان بازداشت وي ميگويد: ما در حال حرکت به سمت نمازجمعه در بلوار كشاورز بودیم كه شخصی به ما نزدیک شد و به من گفت خانم تو با ما مياي بقيه برن! من و شادي با تعجب نگاهش ميكرديم كه يک موتورسوار از دور گفت: اين نه اون يكي! لباس شخصيها آمدند طرف شادي و هلش دادند طرف يک ماشين پژو، شادی هم كه شوكه شده بود در ماشين نشست؛ من و دوستم داد زديم چرا ميبريدش؟ كه شادي به خودش آمد و شروع به داد و هوار و كوبيدن به در کرد. دوستم در ماشين را باز كرد و ما داشتيم شادي را ميكشيديم بيرون ولي ماموري كه داخل ماشين بود از داخل شادي را گرفته بود و ميكشيد داخل ماشين كه در همين حين مانتو از تنش در آمد؛ اما دوستم دست شادي را كشيد و او در حالي كه بلوز و شلور تنش بود از ماشين در آمد و فرار كرد. مامورها و من و دوستم هم دنبالش ميدويديم. در اين حال يک مامور از روبرو بهش حمله كرد و از روسريش او را ميكشيد و شادي فقط مقاومت ميكرد براي همين هم روسريش در اومد و شادي دوباره فرار كرد. اين بار دو نفر ديگر سر رسيدند كه يكي ازآنها باتوم فنري داشت. شادي را با خشونت تمام گرفتند و زدند و او همچنان مقاومت ميكرد. ما را هم نگذاشتند به طرفش برویم، به زور گرفته بودندش و بردند به طرف ماشين. مامور تقريبا شادي را بغل كرده بود و اصلا حجابش برايش اهمیتی نداشت! در ماشين هم روسري را بهش ندادند و ماشين دور زد و سريع رفت.
۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر